- آموزشی
- روانشناسی
- آموزشی
- بازی و سرگرمی
- بیوگرافی
- پزشکی و طب سنتی
- تاریخ
- درسی و کمک آموزشی
- رمان
- روانشناسی
- زبان های خارجی
- شعر و ادبیات
- عمومی
- فانتزی
- كمك درسی تخصصی دبستان
- كمك درسی تخصصی متوسطه اول
- کتاب های صوتی و تصویری
- کتب نفیس
- کمک درسی تخصصی فنی و حرفه ای
- کمک درسی تخصصی متوسطه دوم
- کودک و نوجوان
- مكاتب و اديان
سوء تفاهم (ماهی)
۱۰۰.۰۰۰ تومان
0
نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
توضیحات
مارتا: دوباره دستبهکار میشیم، بله. ولی پاداش این رنج و زحمتمون رو میگیریم. (سکوت. مارتا به مادرش نگاه میکند.) مادر، عجیب وغریب شدهٔ. چندوقتیه که متوجه شدهم.
مادر: خستهم، دخترم. همین. چیز دیگهای نیست. دلم میخواد استراحت کنم.
مارتا: کارهای خونه رو که به عهدهٔ شماست من میتونم انجام بدم. اینطوری همهٔ وقتتون مال خودتون میشه.
مادر: منظورم اینجور استراحت نبود. نه، فقط خواب وخیال یه زن پیره. دلم آرامش میخواد، یهکمی بیخیالی و آسودگی. (خندهٔ خفیفی میکند.) احمقانهس مارتا، ولی بعضیشبها یهکمی دلتنگ حال وهوای دینی میشم.
مارتا: اونقدرها هم پیر نیستی، مادر، که لازم باشه بری توی این حال وهوا. کارهای بهتری هست که بکنی.
مادر: خودت خوب میدونی که دارم شوخی میکنم. ولی بههرحال آخرای زندگی شاید بد هم نباشه آدم یهکمی بیخیال بشه. آدم نمیتونه همیشه هم اینقدر جدی و خشک باشه که تو هستی، مارتا. تو سن وسال تو هم خوب نیست. من خیلی دخترها رو میشناسم که همسن تو هستن و به چیزی غیر از ورجهوورجه و خوشگذروندن فکر نمیکنن.
